شنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۹

اگه شما بودین چیکار می کردین؟

نمایشمون به خوبی و خوشی اجرا شد
آخرای کار دل گرفته بودم از رفتار بعضی از دوستام
دوستانی که رفتارهایی خارج از حدود انسانی داشتند و واقعا خودشون نمی دونستن که دارن اشتباه می کنن
شما اگه بودین چیکار می کردین؟

۱۱ نظر:

301040 گفت...

سلام حجت وکیلی
التماس دعا آقا. خوشحالم که توی دنیای وبلاگ ها پیدا شدم!

ناشناس گفت...

نمایشنامه تون درباره چی بود؟

ناشناس گفت...

سلام دوست من ان شا الله امسال پايه سوم( درس كامپيوتر )در خدمتتون خواهيم بود

لیلا گفت...

من بی تقصیرم چیزیه که از اجدادمون به ارث رسیده

لیلا گفت...

سلام دوست خوبم شرمنده من کامنت اشتباهی فرستادم از این بابت عذر میخوام ...............
بس با یه نمایش نامه نویس طرفیم امیدوارم همیشه موفق باشی ممنون که بهم سر میزنی

ول گفت...

همونطور که در پست های قبلیت حدس زدی من اتفاقی گذرم به وبلاگت افتاد
از قلمت خیلی حال کردم
با این قلم درد آشنا کاش کمی بیشتر می نوشتی هرچند میدونم کار دله و دست خود آدم نیست

با اینکه فونت ریز چشم هامو اذیت می کرد جذابیت مطلب باعث شد که تا آخر بخونم
شاید اگه درشت تر بنویسی،دوستداران نوشته هات کمتر اذیت بشن!!!

ول گفت...

نذاشت کامل بنویسم
ولگردم

ولگرد گفت...

دوباره نذاشت!!!!!!!!!!!!!!!!

رها گفت...

سلام
من امروز وبلاگ شما رو پیدا کردم و به طور رندوم پست های قبلیتونو خوندم
به مطلب جالبی برخورد کردم که درباره ی نجوا بود و موسیقی آن
من از طرفدارای انواع نجوام (1 و 2 و4)
معلومه که تو کار نجوا از یه موسیقی لطیف استفاده شده. اما همیشه برام جای سوال بود که چرا روش نوشته از الت موسیقی استفاده نشده؟
میشه نوع ساز استفاده شده در اونو بگین؟

وبلاگ جالبی دارین
دل نشینه
فکر کنم چون
آنچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند

قاصدک گفت...

سلام خوشحالم که نمایشتون به خوبی اجرا شده.نمیدونم چی شده که بگم اگه من بودم چکار میکردم ولی همیشه این مسائل و این دلگرفتگی ها پیش می یاد .شاید چون ما انتظارمون ایده آله . و دیگران همیشه خیلی پایین تر از انتظارات نرمال و ایده آل ما رفتار میکنن .بهرحال خوشحالم که موفق بودید.امیدوارم گروهتون یکدل تر و یکرنگ تر هم بشه

ناشناس گفت...

سلام، اول فکر کردم فقط من اینجا رو یادمه. دل ِ دیگه