سه‌شنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۵

خدانگهدار

سلام
می دونم پست منو نمی خونی
اصلا شاید دیگه یادت نباشه که منم هستم
خیلی وقته که از آخرین روز گذشته
تابستون 84 تا حالا
نمی دونم
توی تمام این ماهها دلم نیومده بود اسمتو از فرند لیست یاهو مسنجر و دفترچه تلفن موبایلم پاک کنم
اما آدما هم خونه تکونی می خوان
مگه نه
این بار بعد از کوچ از یاهو سیصد و شصت و ده ها تغییر ظاهری و باطنی دیگه دلمو یکدله کردم که ازت دل بکنم
که شمارتو از تو موبایلم پاک کنم
همون طور که احتمالا پیش از این از دفتر تلفن تو پاک شده بودم
تو و خیلی های دیگه ...
می دونی مسنجر من چند قسمت داره
می خوای عنوان هاشو بدونی؟
بذار نیگا کنم:
سیصد وشصتی ها: بچه های سیصد و شصت که هیچوقت هم کاری به آن بودن هم نداشتیم
دوستان: دوستانی از سیصدو شصت که باهاشون ارتباط صمیمانه تری پیدا کرده بودم
غریبه ترها: آدمهایی که یکی دوباری، اونم بیشتر اتفاقی با هم گپ زده بودیم
اینترنتی ها: اینترنتی ها مال دوستای قدیمی بود. مثل تو. مثل ...
بگذریم
اما حالا دیگه خالیه خالیه
مطمئن
خودمونی ها: اینها هم که دوستای همیشگی خودمن.
اونهایی که آشنایی مون از بیرون به نت کشیده
به هر حال هر جاهستی خوش باشی و سلامت
خدا نگهدارت باشه
یا حق

جمعه، آبان ۲۶، ۱۳۸۵

براي تو

واژه واژه هاي زندگي
حرف حرف روز و شب
لحظه لحظه هاي خنده هاي بي غمم
سال سال اشك هاي ماتمم
براي تو
براي عشق هاي لحظه اي
براي اشكهاي بي حساب
براي خنده هاي بي كتاب

چهارشنبه، آبان ۱۷، ۱۳۸۵

سلام

زندگي خواهم كرد
و تو را خواهم ديد
دستهايت را به گرمي خواهم فشرد
و چشمهايم راآزاد مي گذارم
تا از صورتت كام بگيرند
با تو نجوا خواهم كرد
سرود دوستي را
در طول ساليان به فراموشي سپرده شده بود
. وقتي بيايي فرياد خواهم زدكه بياييد و ببينيد
كه امروز واژه ها معني ديگري دارند