آنچه مي خونيد بخش هايي از سخنان آقاي جوادي آمليه، بخونيد تا در موردش بنويسم
"وقتی رسول خدا به امپَراطوری روم میگوید: میآیی یا بیاورمات؟! این حرف کی است؟ برای امپراطوری غرب، روم مینویسد: میآیی یا بیاورم ات؟! این نامههاست! آنوقت این اسلام را معرفی میکند، مسلمان را معرفی میکند، دیگر ذلّتپذیر نیست؛ گرفتار این نیست که حالا آژانس چه فتوایی میدهد! البرادعی چه فتوا میدهد! چه جور تهدید میکنند. کفّاری که پا بند نیستند و پایشان هم به جائی بند نیست، دارند ما را تهدید میکنند. مایی که هم پابندیم، هم پایمان بسته است؛ به قدرت اَزلی بسته است، خوب چه ترسی ما داریم؟ ما از کسی پیروی میکنیم که به دو امپَراطوری فرمان داد که: میآیی یا بیاورمتان؟! هر دو را هم آورد؛ مگر آن روز خاورمیانه بیش از دو امپراطوری داشت؟ مگر شرق حجاز ایران نبود؟ مگر غرب حجاز روم نبود؟ مگر هر دو را وجود مبارک پیامبر به بند نکشید در آن نامه ؟!! آن نامه کجا، نامة مالک اشتر کجا ؟! نامة مالک اشتر بَضعَهٌ مِنْ ذلِکَ الکِتابْ..."
آقا اين بزرگوار بدجوري تو اشتباه افتاده . مي دونين بعضي وقتها آدم يه خالي مي بنده يواش يواش واقعا باورش ميشه و توهم مي گيردش. داستان انقلاب ما هم اينه. آقا علم دارين بيارين. دانش دارين بيارين. سلاح دارين بيارين وسط باهاش دنيا رو بگيرين. اما جان من عزيز من شما كجا و پيامبر؟آقا نگيم اين حرف ها رو اونهايي كه يه چيزي مي فهمين بهمون مي خندن...
۲ نظر:
سلام . اسم جدید مبارک .ولی من اولی رو بیشتر دوست داشتم
yeki sime ina ro az bargh bekeshe?!!
ارسال یک نظر