دوشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۴

خط كش متري چنده؟

سلام
نمي دونم آدما چرا اينقدر راحت ميتونن همديگرو متهم كنن!
به لائيك بودن به بي دين بودن يا حتي اگه قبول كنيم كسي دين رو قبول داره بازهم شك نداريم كه جاش ته جهنمه!
خيلي بده كه ما خودمون رو جاي خدا مي ذاريم و قضاوت ميكنيم.
مي دونين من توي اين مقدار زندگي كه كردم فهميدم آدمها هرچقدر بي ادعا تر باشند به خدا نزديكترند. اينو ديگه مطمئنم.
براي دين داشتن حتما نباد چادري باشي يه من ريش داشته باشي يا مثل من اول و آخر همه حرفهات از خدا پيغمبر حرف بزني.
شايد اينها توي جاي خودش خوب باشه
اما اونچه من ديدم بيشترش ظاهر سازيه.
نمي خوام باز به كسي توهين كنم اما وقتي ما از نظر فرهنگي رشد مي كنيم كه بفهميم هر كسي حق داره اعتقادات خودشو داشته باشه. و بهش عمل كنه
بياين اينقدر خط كش دستمون نگيريم و دين آدمها رو وجب بگيريم.
بيايان ما خودمون آدم خوبي باشيم . به تاون چيزهايي كه مي دونيم خوبه عمل كنيم و اون كارهايي رو كه بد مي دونيم ازشون دوري كنيم. اگه دنيامون گلستون نشد.
بگذريم . امشب چند تا وبلاگ خوب ديدم
كلي حال كردم. يه چيز هايي هم ازشون دزديدم. آخه دارم يه چيزهايي براي صداي بال بنويسم.

هیچ نظری موجود نیست: